این کتاب به شما قانونی را یاد می دهد که تمام زمانی که صرف فکر کردن بیش از حد روی کوچکترین حرکاتتان می کنید تبدیل به اقدام شود. با خواندن این کتاب شما یاد می گیرید که پا روی تنبلی ها گذاشته و به قول نویسنده در حق خودتان عوضی بازی درنیاورید و از لحظاتتان برای اقدام و پیشرفت استفاده کنید.
در این مقال ابتدا خلاصه کتاب قانون پنج ثانیه ای را آورده ایم که کمک شایانی به شما دوستان می تواند داشته باشد .بعد از خلاصه کتاب ، یک معرفی کوتاه از کتاب آورده شده و در ادامه مطلب جملات زیبا کتاب به رشته تحریر درامده است
خلاصه کتاب قانون پنج ثانیه ای
تنها چیزی که قانون پنج ثانیه ای به شما می دهد، شهامت اقدام است و تنها چیزی که از شما می گیرد بهانه های متعددیست که همیشه برای اقدام نکردن می تراشیدید. قانون پنج ثانیه ایه به شما یاد می دهد که دست از فکر کردن بردارید و اقدام را شروع کنید.
خیلی اوقات تصمیم به کاری می گیرید، ولی در پنج ثانیه از انجام آن منصرف می شوید. شک، تنبلی، تردید، ترس و عدم اعتماد به نفس به شما حمله می کنند و شما را از انجام آن کار منصرف می کنند و شما را وادار به سکوت، انتظار و انصراف از کارهایتان می کنند.
شاید با خودتان فکر کنید انصراف از یک کار کوچک تاثیر زیادی بر زندگی من نخواهد گذاشت اما باید این را بدانید که شما تنها یک تصمیم از زندگی کاملا متفاوت فاصله دارید.
نویسنده در مورد چگونگی کشف این قانون از اوضاع بد زندگی اش و حس نارضایتی و شکست اش در گذشته می گوید. در ادامه می گوید:” گاهی به ورزش کردن فکر می کردم. اما عملی نمی شد. به این فکر می کردم که باید با دوستی تماس بگیرم و حرف بزنم، اما عملی نمی شد. می دانستم اگر کاری خارج از دنیای رسانه پیدا کنم اوضاع بهتر می شود اما نمی توانستم به خودم برای گشتن دنبال کار انگیزه بدهم… می دانستم چه کارهایی باید بکنم، اما نمی توانستم خودم را به اقدام وادار کنم. این همان چیزیست که تغییر کردن را بسیار دشوار می کند.”
یک آگهی تلوزیونی که شمارش معکوس پرتاب یک شاتل را نشان می داد، الهام بخش قانون پنج ثانیه ای به مل رابینز بود. او تصمیم گرفت روز بعد خود را با شمارش معکوسی مانند شاتل از رخت خواب بیرون پرت کند. آن قدر سریع که فرصت این را نداشته باشد که خودش را برای خواب بیشتر متقاعد کند. و آنجا بود که قانون پنج ثانیه ای شکل گرفت و این قانون می گوید:” درست در همان لحظه ای که ندای غریزه به شما می گوید کاری را در جهت نیل به هدفتان انجام دهید، باید از پنج تا یک معکوس شمرده و بلافاصله ( به صورت فیزیکی) اقدامی در جهت آن بکنید. وگرنه مغزتان جلوی شما را خواهد گرفت.“
با انجام این شماره معکوس در واقع شما دارید ذهنتان را از بهانه تراشی منحرف کرده و روی حرکتی در جهتی نو متمرکز می کنید. از نتایج موثر این قانون می توان به میل به اقدام و انتقال حس کنترل داشتن روی زندگیتان به شما اشاره کرد. در روان شناسی به آن کانون کنترل می گویند. در واقع هر چه بیشتر حس کنید کنترل زندگی، اعمال و آینده تان را در دست دارید، شادتر و موفق تر خواهید بود.
یادتان باشد قانون نمی تواند انجام کارها را آسان تر کند. با به یاد داشتن قانون پنج ثانیه یک کیلومتر پیاده روی برای شما آسان تر نخواهد شد اما باعث می شود کار ها واقعا انجام شوند. به همین دلیل نویسنده آن را یک ابزار برای انجام کارها می داند.
شهامت چیست؟ خیلی از ما شهامت را در استقامت یک سرباز در مقابل صف دشمن می دانیم. یا آن را در ثابت قدم ماندن محمد علی کلی بر باور های مذهبی اش و بازی نکردن در ویتنام می بینیم. یا آن را میان سخنرانی گالیله و به چالش کشیدن کلیسای کاتولیک می یابیم. اما نویسنده بر این باور است که تمام اقدامات ما نیاز به شهامت دارند. اینکه شما از کارفرما و رئیستان درخواست اضافه حقوق داشته باشید، شهامت لازم دارد. گاهی وقت ها، شهامت همان چیزیست که برای بیرون آمدن از تخت خواب به آن نیازمندید. قانون پنج ثانیه ای همان ابزاریست که به شما شهامت اقدام را می دهد. بعضی اوقات همان لحظه ای که تصمیم می گیرید بجای از دردسر دور ماندن با شهامت با کارهایی که عقب می انداختید مواجه شوید، وارد فاز جدیدی از زندگیتان شده اید. در واقع این حرکات بزرگ نیستند که همه چیز را تغییر می دهند بلکه اقدامات کوچک در زندگی روزمره هستند که سرنوشت سازند.
برای بهبود زندگی هیچ زمان مناسبی وجود ندارد. پس شما هر زمان که جلوی خودتان را برای اقدام بگیرید، خطا کرده اید. چون هر لحظه برای یک اقدام صحیح، مناسب است. اگر همینطور اقدامات را به تاخیر بیندازید تمام فرصت هایی که برایش اقدام نمی کنید را از دست می دهید. در واقع خیلی از اقدامات ترسناک هستند و نمی شود قبل از انجام آن ها نگران نشد اما راه درست مقابله با نگرانی، منصرف شدن از انجام کار نیست، بلکه دقیقا اقدام به انجام آن کار است.
نویسنده از قول یک عصب شناس می گوید که 65 درصد تصمیماتی که ما می گیریم توسط احساسات ما اتخاذ می شود نه منطق ما. در واقع این کشمکش ما برای اقدام، بین ما و منطق ما نیست. بلکه ما باید بر احساساتمان مقابله کنیم. حال این قانون پنج ثانیه ای ما را از احساساتمان جدا کرده و به سوی اقدام هل می دهد.
شاید از خود بپرسید چرا این قانون می تواند زندگی ما را تغییر دهد؟ اولین و ساده ترین دلیل، آن است که این قانون جایی برای هیچ بحث و مذاکره ای باقی نمی گذارد. دومین دلیل آن است که تغییر از یکجا شروع می شود. اگر شما بتوانید روال شروع روزتان را تغییر دهید، می توانید همه چیز را تغییر دهید. به زبان دیگر، اگر بتوانید تغییر را در یک عرصه از زندگی اعمال کنید، قطعا می توانید تغییر را در باقی عرصه های زندگی که قصد بهبودشان را دارید هم اعمال کنید.
برای دانستن دلیل بعدی باید با یک مفهوم در علم شیمی به نام انرژی فعال سازی آشنا شوید. انرژی فعال سازی، انرژی مورد نیاز برای شروع یک واکنش شیمیایی است. دانشمندان می گویند که مقدار این انرژی از مقدار انرژی مورد نیاز برای ادامه واکنش بیشتر است. ربط این مفهوم به قانون پنج ثانیه ای این است که، انرژی که شما برای اولین اقدام به سوی تغییر صرف می کنید، به مراتب بیشتر از انرژی ادامه دادن به سوی تغییر است، پس نگران نباشید چون ادامه راه آسان تر خواهد بود.
برای اولین قدم، باید یک هل محکم به خودتان دهید. فردا صبح ساعت را سی دقیقه زودتر از وقتی که همیشه بیدار می شدید، کوک کنید. چرا؟ چون باید یک سختی به خودتان بدهید. ساعت که زنگ خورد، از پنج تا یک معکوس بشمارید و از تخت خواب بپرید بیرون و روزتان را شروع کنید. آن جاست که شما اولین قدم برای غلبه با احساساتتان را برداشته اید.
نویسنده معتقد است که قانون پنج ثانیه ای می تواند شما را در همه جوانب زندگیتان کمک کند. قانون پنج ثانیه ای می تواند به شما کمک کند تا سلامتی و بهره وری خود را ارتقا دهید. علاوه بر آن داروی موثری بر بیماری پشت گوش اندازی است که اکثر ما به آن مبتلا هستیم. در اینجا نویسنده پشت گوش اندازی را به دو نوع تقسیم بندی می کند. نوع اول پشت گوش اندازی مفید است. نویسنده باور دارد پشت گوش اندازی در پروژه های خلاقانه بسیار مفید است، چرا که خلاقیت نیاز به زمان دارد. نوع دوم پشت گوش اندازی مخرب است که باعث می شود کارهای ما روی هم جمع شوند. در این جا نویسنده می گوید که دلیل اصلی پشت گوش اندازی نوع دوم، پرهیز از استرس انجام آن کار و میلی ناخودآگاه برای داشتن احساس خوب در لحظه است. و تنها راه چاره برای مقابله با این پشت گوش اندازی ها آن است که خودتان را برای تمام کارهایی که پشت گوش انداخته اید ببخشید! در واقع بجای ملامت کردن خود، اقدام را شروع کنید.
یادتان باشد کاری که شما باید انجام دهید، ساده است اما آسان نیست.
0 تا 100 خلاصه کتاب جای خالی سلوچ به همراه نقد و معنی شخصیت های کتاب
معرفی کتاب
شاید کتاب های “اثر مرکب”، “خرده عادت ها” یا “تخت خوابت را مرتب کن” را خوانده باشید. تمام این کتاب ها به شما می گویند که برای ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگیتان، نیاز به تغییرات کوچک دارید. اما اعمال همین تغییرات کوچک می تواند سخت تر از آن چه باشد که به نظر می رسد. مل رابینز، نویسنده این کتاب سعی کرده است که با ابزاری به نام قانون پنج ثانیه ای شروع این تغییرات کوچک را برای شما راحت تر کند.
جملاتی زیبا از کتاب
- اگر به دنبال کسی می گردید که زندگی تان را متحول کند، توی آینه نگاه کنید.
- قانون پنج ثانیه ای فقط و فقط روی یک چیز جواب می دهد. روی شما!
- اینکه بدانید برای ارتقای سطح زندگیتان چه کار باید بکنید، نیاز به خرد دارد. اینکه خودتان را به انجام دادن آن وادارید، نیاز به شهامت دارد.
- اگر شهامت آغاز کردن را داشته باشید، شهامت موفق شدن را هم دارید.
- هر لحظه زمان صحیح برای انجام کار صحیح است.
- تفاوت بین کسانی که رویاهایشان را به حقیقت تبدیل می کنند و کسانی که موفق نمی شوند، تنها یک چیز است. شهامت شروع کردن کار و انضباط ادامه دادن آن.
- یا تو کنترل روز را در دست می گیری، یا روز کنترل تو را در دست می گیرد.
- شهامت یعنی تعهد بدهی یک کار را آغاز کنی، بدون آنکه تضمینی برای موفقیت وجود داشته باشد.
- قبل از آنکه آماده شوی، شروع کن. لازم نیست آماده باشی، فقط شروع کن.
- برای شروع، کافیست که شروع کنید.
