پدر پول دار پدر بی پول

salam - پدر پول دار پدر بی پول

در این کتاب شما می خوانید که ثروتمندان به فرزندان خود چه چیزی را در زمینه کارکرد پول می آموزند که طبقات دیگر جامعه از آن غافلند. این کتاب در مورد کودکی است که در ارتباط با دو پدر، یکی پدر خودش که فقیر است و دیگری، پدر دوستش که ثروتمند است بزرگ می شود. این کتاب تفاوت دیدگاه این دو پدر و تاثیر این دیدگاه بر زندگیشان را نشان می دهد.

خلاصه کتاب پدر پول دار پدر بی پول

خیلی از ما از دوندگی متنفریم. دوندگی را می توان روزمرگی و تلاش زیاد هرروزه و کارکردن برای دیگری ( کارفرما) معنی کرد. اغلب ما وقت زیادی را با تلاش زیاد کار می کنیم اما سود بیشتر این تلاش به رییس یا کارفرمای ما تعلق می گیرد. با وجود این تنفر افراد خیلی کمی این شرایط را تغییر می دهند و دلیل آن، این است که زندگی خیلی از افراد تحت تسلط ترس از مخالفت و رد شدن از جامعه است. برای مثال اکثر خانواده ها فرزندان خود را به خوب درس خواندن و ادامه تحصیل تا مقاطع دانشگاهی تشویق می کنند. این روش در گذشته جوابگو بوده است چرا که افراد می توانستند بلافاصله پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه، کار پیدا کنند و در همان مجموعه دهه ها فعالیت خود را ادامه دهند و در نهایت با حقوق بازنشستگی خوبی، بازنشست شوند اما امروزه این روش منسوخ شده است. مخصوصا اگر از نظر مادی به آن نگاه کنیم، شما تلاش می کنید، در یک دانشگاه خوب فارغ التحصیل می شوید، بسیار تلاش می کنید ولی از آن جا که اسیر دوندگی هستید به جای شما، روسای شما رشد کرده و درآمد مناسب کسب می کنند. با این روش شاید فقیرانه زندگی نکنید، اما قطعا ثروتمند هم نخواهید شد و رشد نخواهید کرد.

وقتی صحبت از پول در میان است معمولا دو حس ترس و طمع با شنونده همراه می شود. اگر به اندازه کافی پول داشته باشید، روی تمام چیزهایی که می توانید بخرید یا با پول خود بدست آورید تمرکز می کنید که این همان طمع شماست. اگر پول نداشته باشید همواره نگران هستید که هیچگاه پول مورد نیاز خود را بدست نیاورید و این همان ترس است. این دو حس همواره روی ثروت ما تاثیر می گذراند و افرادی که کنترلی روی منابع مالی خود ندارند بیشتر در معرض تصمیم گیری احساسی هستند. فرض کنید در کار خود ارتقا پیدا کرده و حقوق بیشتری پیدا کرده اید. با این حقوق بیشتر، دو گزینه دارید. در بورس سهام یا اوراق بهادار بخرید یا آن را صرف چیزهای جدید مانند خانه و ماشین بکنید. در این جا طمع داشتن چیز های جدید مانند خانه و ماشین بهتر و یا ترس از دست دادن پول در سرمایه گذاری می تواند شما را وادار به انصراف از سرمایه گذاری بکند با اینکه شما می دانید سرمایه گذاری می تواند در طول زمان برای شما بسیار سودآور باشد. گاهی هم تقابل حس طمع و ترس با دیگر احساسات باعث می شود که افراد سرمایه خود را نه در سرمایه گذاری و نه در تبدیل آن به خانه و ماشین و دیگر چیزها خرج کنند و در نتیجه از هیچ نظر پیشرفت نخواهند کرد. تنها راه مقابله با ترس، افزایش اطلاعات در زمینه سرمایه گذاری و بدهی است. افزایش دانش اقتصادی می تواند تصمیمات شما را منطقی تر کند و کنترل شما را روی احساساتتان افزایش دهد. اما آیا دانش اقتصادی کافیست؟

7515f6f79dfafd20e0bc2fd6a26a2681bd5c8a63 1618816068 - پدر پول دار پدر بی پول

هوش و استعداد برای ثروتمند شدن کافی نیست. هوش اقتصادی چیزی است که در واقع به افراد کمک می کند که اوضاع مالی خود را ارتقا دهند. هوش اقتصادی چیزی است که مطالعه و کسب دانش اقتصادی به شما نمی دهد. هوش اقتصادی را می توان داشتن استعداد در حساب داری، سرمایه گذاری و … تعریف کرد.  در سیستم های آموزشی، هیچ گاه چگونگی پس انداز یا سرمایه گذاری آموزش داده نمی شود. ازین رو افراد معمولا تصمیمات اشتباهی در مورد مسائل مالی خود می گیرند و یکی از نمونه های بارز آن برنامه ریزی نداشتن برای دوران بازنشستگی است. برای مثال پنجاه درصد از مردم آمریکا حقوق بازنشستگی ندارند و هفتاد الی هشتاد درصد از جمعیت باقی مانده هم حقوق کافی دریافت نمی کنند.

برای حرکت به سوی ثروت هیچگاه دیر نیست اما هرچه زودتر این کار را شروع کنید احتمال موفقیت بیشتری خواهید داشت. بهترین راهکار برای شروع، ارزیابی درآمد ها، تعیین هدف و سپس کسب تجربیاتی است که در راه رسیدن به هدف کمکتان می کند. در ابتدا در مورد وضعیت مالی کنونی خود با خود صادق باشید. این باعث می شود که در هدف گذاری های خود واقع گرایانه تر عمل کنید. اگر می خواهید هوش اقتصادی خود را ارتقا دهید در ابتدا محوریت تمرکزتان را تغییر دهید. برای چیزی که یاد میگیرد کار کنید نه چیزی که بدست می آورید. اگر کمبود اعتماد به نفس دارید، کار در یک شرکت بازاریابی به افزایش اعتماد به نفس شما کمک می کند حتی اگر درآمد حاصل از آن چندان چشمگیر نباشد. اما به کسب مهارت شما کمک بزرگی می کند. در اوقات فراغت خود کتاب های زیادی در زمینه های اقتصادی مطالعه کنید. در سمینار ها شرکت کنید و با کارشناسان زیادی ارتباط بگیرید. انجام این کار ها شانس شما را برای موفقیت افزایش می دهد.

برای کسب نتایج متفاوت، دست از انجام کارهای تکراری بردارید. یکی از بزرگترین تغییرهایی که شما به آن نیاز دارید ریسک کردن است. تمام افرادی که به موفقیت های اقتصادی بزرگی دست یافته اند در زندگی خود ریسک های بزرگی کرده اند. یادتان باشد که ریسک کردن با ترس از سرمایه گذاری همخوانی ندارد. پس زمانی که پول هایتان را در حساب بانکی خود جمع می کنید ریسکی نکرده اید. هر قدر پتانسیل سوددهی بیشتر باشد، نیازمند ریسک بیشتری است. برای مثال در بازار سهام این امکان وجود دارد که تمام پول خود را از دست بدهید اما اگر این ریسک را نپذیرید سود هم نخواهید کرد.

یک شکست در سهام کافیست تا شما را بی انگیزه کند. برای رهایی از بی انگیزه شدن و رها کردن راهی که در پیش دارید، تهیه یک لیست از چیزهایی که می خواهید و چیزهایی که نمی خواهید می تواند کمک بزرگی به شما باشد. برای مثال شما می خواهید که در سه سال آینده تمام بدهی های خود را پس بدهید و همچنین نمی خواهید که دچار سرنوشتی مثل سرنوشت والدینتان بشوید. مرور کردن این لیست به نگه داشتن انگیزه شما کمک می کند. هر ماه قبل از پرداخت قبوض و بدهی ها مقداری از پولتان را برای خودتان خرج کنید. این کار باعث می شود که متوجه شوید برای برآورده کردن هر دو هدف به چه مقدار پولی نیازمندید. البته آنقدر پول برای خودتان خرج نکنید که برای پرداخت صورت حساب ها و قبوض بدهکار شوید. اما به صورت کلی این روش باعث ایجاد نظم مالی شما خواهد شد.

f62a82c46d72ef2d1ab75c41e27de3fd22a71c4d 1622354599 - پدر پول دار پدر بی پول

حتی پس از ارتقای دانش و هوش اقتصادی، خصوصیات منفی مانند تنبلی و غرور تهدیدی برای سرمایه شما هستند. تعاریف واقعی تنبلی و غرور می تواند با تعاریفی که شما در ذهن دارید متفاوت باشند. اکثر افراد، تنبلی را یکجانشینی و کار نکردن معنی می کنند. اما تنبلی به معنای انجام ندادن کارهاییست که باید انجام شوند. برای مثال تاجری را تصور کنید که در هفته شصت ساعت کار می کند. در ذهن عموم مردم این آدم به هیچ وجه در دسته ی آدم های تنبل دسته بندی نمی شود ولی همین تاجر بدلیل مشغله زیاد هیچ زمانی را با خانواده اش نمی گذارند. اون نشانه های بروز مشکل در روابط خانوادگی اش را می بیند اما بجای حل آن مشکلات خود را بیشتر غرق در کارش می کند. در واقع او کاری را که باید در اولویت قرار دهد را انجام نمی دهد یا به زبان دیگر تنبلی می کند. غرور در مسائل مالی ترکیبی از جهل و خودخواهی است.  هیچ گاه به دانش اقتصادی خود غره نشده و به عنوان مثال فریب دلالان سهامی که فقط از نقاط مثبت سرمایه گذاری صحبت می کنند را نخورید.

یادتان باشد که دارایی شما باید سودآور یا قابل فروش باشد. دانستن در مورد دارایی و بدهی در کنترل مالی به شما کمک خواهد کرد. دارایی چیزیست که برای شما سودآور خواهد بود و بدهی چیزیست که برای شما هزینه دارد. برای مثال دارایی سهام یا اوراق بهاداریست که در طول زمان رشد کرده و سودآور خواهند بود و البته قابل فروشند. در این نوع سرمایه گذاری ها اسکناس های شما تبدیل به کارمندهایی خواهند شد که در جهت کسب ثروت قدم برمی دارند. هر قدر تعداد این کارمند ها بیشتر باشد برای شما بهتر است. برخی از سرمایه گذاران بعضی از بدهی های خاص را با دارایی اشتباه می گیرند. به عنوان مثال خیلی از افراد، خانه را دارایی خود می دانند اما خانه، معمولا جاییست که باید تمام عمر خود کار کرده که هزینه های وام مسکن سی ساله اش را پرداخت کنید.

یادتان باشد شغل با کسب و کار متفاوت است. شغل شما همان کاریست که شما چهل ساعت از هفته برای رفع نیاز های زندگیتان انجام می دهید و اغلب به صورت عنوانی به نام شما ضمیمه می شود اما کسب و کار شما آن چیزیست که روی آن زمان و پول خود را سرمایه گذاری می کنید که به رشد دارایی هایتان کمک کند. از آن جایی که شغل معمولا هزینه ها را پوشش می دهد بعید است که به تنهایی بتواند شما را ثروتمند کند. پس شما به یک کسب و کار نیازمندید که به صورت مستقل به افزایش دارایی هایتان کمک کند. برای مثال یک آشپز را تصور کنید که شغلش برای برآورده کردن هزینه های زندگی اش کافیست. او هر چه پول اضافه از شغلش کسب می کند را در املاک سرمایه گذاری می کند و با خرید خانه و اجاره دادن آن کسب ثروت می کند. زمانیکه کسب و کارتان رشد پایداری پیدا کرد، منبع اصلی درآمد شما خواهد شد و این نشانه ای از استقلال مالی واقعی است.

مالیات ها همواره از دارایی ها می کاهند. به دنبال راه های قانونی برای کاهش مالیات باشید. برای مثال اگر به عنوان یک شرکت یا یک فرد حقوقی سرمایه گذاری کنید مالیات کمتر نسبت به کسانی که به عنوان شخص حقیقی سرمایه گذاری می کنند، پرداخت خواهید کرد. در مورد قوانین مالیاتی کشور خود مطالعه کنید.

معرفی کتاب پدر پول دار پدر بی پول

این کتاب می تواند تصورات شما از کسب ثروت را تغییر دهد و شروع یک جهش مالی برای شما باشد. همچنین می تواند برای کسانی که چیزی از هوش مالی یا کسب ثروت و سرمایه گذاری نمی دانند مفید واقع شود و افراد را با معرفی راه های مختلف در مسیر ایجاد استقلال مالی کمک کند.

جملاتی از کتاب پدر پول دار پدر بی پول

  • بین فقیر بودن و ورشکسته بودن یک اختلاف بزرگ است و آن این که ورشکستگی موقتی و فقر دائمی است.
  • جالب ترین بخش آن بود که کسب و کارمان پول درمی آورد حتی زمانیکه خودمان حضور نداشتیم، پول برایمان کار می کرد.
  • ثروتمندان دارایی می خرند. بی پول ها تنها هزینه به بار می آورد و طبقه میانی جامعه بدهی هایی می خرند که گمان می کنند دارایی است.
  • واقعیت این است که ثروتمندان به درستی مالیات نمی دهند و طبقه میانی جامعه پرداخت عمده مالیات را برگردن دارند.
  • برای آموختن کار کنید. نه گردآوری پول!

نام انگلیسی کتاب : Rich Dad Poor Dad

نویسنده : رابرت تی کی یوساکی

مترجم : غلامحسین سدیر عابدی

نشر : ترانه

دیدگاه خود را درباره‌ی خلاصه کتاب پدر پول دار پدر بی پول با ما و دیگر کاربران به‌اشتراک بگذارید. به‌طور خلاصه کتاب پدر پول دار پدر بی پول را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خوانندگان محترم می توانید مقالات نوشته شده خود و یا عکس هایی که با کتاب در منظره های مختلف گرفتید را ارسال کنید تا با نام خودتان در مجله اینترنتی کتاب خوب منتشر شود

2 دیدگاه برای “پدر پول دار پدر بی پول”

  1. یکی از بهترین کتاب هایی ک درباره اقتصاد و عقاید مالی خوندم💥📓🖋️
    ی سوال داشتم بابت ثبت سفارش ی سری از کتاب ها قیمت درج شده و کتابی مثل پدر پولدار قیمت درج نشده و لینک ثبت سفارش و پرداخت رو متاسفانه نتونستم پیداکنم ممنون میشم راهنمایی کنید🌹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *