کتاب پس از تو

خلاصه کاب پس از تو

اگر کتاب پیش از تو را خوانده باشید با شخصیت اصلی داستان، لوییزا کلارک آشنا هستید. کتاب پس از تو، داستان زندگی لوییزا کلارک پس از مرگ ویل است.در این مقاله خلاصه کتاب پس از تو به همراه نقد کتاب و جملات زیبا از کتاب آورده شده است

خلاصه کتاب پس از تو

لوئیزا پس از مرگ ویل سعی می کرد که به وصیت ویل عمل کرده و زندگی پر هیجان تری برای خودش رقم بزند. او به پاریس رفت و مدتی در آن جا به گشت و گذار پرداخت. بعدتر کمی اروپا را گشت و سپس در آپارتمانی در لندن ساکن شد. یک شب که از فکر مرگ ویل خشمگین شده بود به پشت بام رفت که نفسی تازه کند. در تاریکی صدای یک دختر را از پشت خود شنید و نتوانست تعادلش را حفظ کند و از پشت بام  به سایه بان طبقه دوم سقوط کرد و لگنش شکست. خانواده اش شک داشتند که این یک حادثه بوده است یا اینکه لوئیزا قصد خودکشی داشته است. لوئیزا دوره نقاهتش را در خانه ی پدر و مادرش در شهر خودشان گذراند. دیری نگذشت که او متوجه شد که نمی تواند در آن شهر زندگی کند. حتی اگر سعی می کرد که ویل را فراموش کند، شایعاتی که در مورد او پیچیده بود و پچ پچ مردمی که او را می دیدند نمی گذاشت. پس تصمیم گرفت به آپارتمانش در لندن بازگردد.

این مقاله را هم توصیه میکنم بخوانید : 0 تا 100 خلاصه کتاب شازده کوچولو به همراه نقد و پیام های کتاب برای زندگی

او به اصرار خانواده اش در یک محفل به نام محفل شروع دوباره، که از کسانی که عزیزانشان را از دست داده بودند تشکیل شده بود، شرکت کرد. اعضای محفل سعی داشتند تا با صحبت کردن در مورد شرایطی که برایشان پیش آمده سعی کنند که از این دوران گذر کنند. در آن جا با دایی جیک، که نوجوانی بود که مادرش را از دست داده بود، آشنا شد. دایی جیک، سام، پزشکیار بیمارستانی بود که لوئیزا را پس از سقوط از طبقه پنجم نجات داده بود.

 زمانیکه لوئیزا به لندن بازگشت رئیس کافه ای که در آن کار می کرد عوض شده بود و یک فرد خیلی سختگیر منصوب شده بود. یک شب دختری که روز سقوطش دیده بود زنگ در خانه اش را زد. دخترک ادعا می کرد که ویل، پدرش است. در واقع خود ویل هم از داشتن همچین دختری خبر نداشته است. ویل و مادر دخترک که لیلی نام داشت در زمان دانشگاه با هم دوست بودند. بعد ها مادر لی لی با یک بانکدار ازدواج می کند. لی لی  در یک مستند که در مورد افرادی که خود خواسته به زندگیشان پایان دادند ویل را می بیند و متوجه می شود که مادرش از دیدن ویل در این مستند به هم ریخته است. سپس صحبت های مادرش و ناپدری اش را می شنود و در نهایت با جستجو در اینترنت به اسم لوئیزا می رسد.

لوئیزا می توانست به راحتی بفهمد که لی لی مشکلات زیادی دارد. سیگار می کشید و مدرسه را ترک کرده بود. لی لی، لوئیزا را به خانه شان برد تا با مادرش صحبت کند و مطمئن شود که ویل پدر لی لی است. زمانیکه لوئیزا مطمئن شد که لی لی فرزند ویل است، لی لی از او خواست که اجازه دهد چند روزی را با او زندگی کند. لوئیزا که از مادر لی لی عصبانی بود به او اجازه داد که مدتی را در خانه اش بماند و مادر لی لی هم موافقت کرد. در واقع مادر لی لی نمی توانست با نوجوانی مانند لی لی مدارا کند و رفاه خودش را به رفاه فرزندش ترجیح می داد.

این مقاله را هم توصیه میکنیم بخوانید : خلاصه کتاب آناکارنینا

لوئیزا برای آقای ترینر، پدر ویل، شرایط پیش آمده را توصیف کرد. با اینکه آقای ترینر از وجود لی لی بسیار خوشحال شد اما نتوانست لی لی را برای زندگی در کنارشان بپذیرد. لی لی که از رفتار آقای ترینر عصبانی بود چند روز ناپدید شد و لوئیزا از او خبر نداشت.

91 aflkjmfL 1 - کتاب پس از تو

لی لی دیگر با لوئیزا زندگی می کرد. در این بین رابطه سام و لوئیزا کمی محکم تر شده بود و لوئیزا سعی داشت به خودش پس از ویل فرصت زندگی بدهد. مادر لی لی هم ازین موضوع اطلاع داشت و اتفاقا ترجیح می داد لی لی جایی جز خانه باشد. از این رو کلید در ساختمانشان را عوض کرده بود. لوئیزا متوجه شد که لی لی مایل است با فردی به نام مارتین ملاقات کند. مارتین همسر قبلی مادرش بود و لی لی باور داشت که تنها کسی بود که برایش پدری کرده بود.

یک شب که لی لی دوستانی که در بار ملاقات کرده بود را به خانه ی لوئیزا برده بود و آن ها طلاهای لوئیزا را دزدیده بودند، لوئیزا از لی لی خواسته بود که خانه اش را ترک کند. پس از آن مدت ها از لی لی خبری نبود. در این مدت لی لی درگیر یک ماجرا شد و یک پسر به نام پیتر، با عکسی که از لی لی داشت از او اخاذی می کرد. یک روز همکار ناپدری اش به نام آقای گارساید، گوشی پیتر که عکس لی لی در آن بود را از او خرید و لی لی را برای استراحت به هتل برد. دیری نگذشت که لی لی متوجه شد آقای گارساید هم قصد سوء استفاده از او را دارد و فرار کرد. سام به لوئیزا کمک کرد که لی لی را پیدا کند. لی لی داستان پیتر و آقای گارساید را با سام و لوئیزا در میان گذاشت. سام و لوئیزا توانستند با تهدید کردن آقای گارساید موبایل حاوی عکس را گرفته و آن را معدوم کنند.

لوئیزا از کافه ای که در آن کار می کرد اخراج شده بود در عوض از کارفرمای نیتن، پرستار قبلی ویل، پیشنهاد کار در نیویورک گرفته بود. پس از برطرف شدن مشکل موبایل، لی لی در سوپر مارکت کاری پیدا کرد. پس از مدتی خانم ترینر از لی لی خواست که بیشتر نزد او برود. پس از بهبود روابط لی لی و خانم ترینر، لی لی تصمیم گرفت که در مدرسه شبانه روزی نزدیک خانه مادربزرگش برود و آخر هفته ها را در خانه مادربزرگش بگذراند.

در یک حادثه ، به سام که یک پزشکیار بود گلوله ای اصابت کرد اما بهبود پیدا کرد و در نهایت لوئیزا برای کار به نیویورک رفت و سام را تنها گذاشت.

522d8df5dc20cbe909c5c97f7e856cd120f46e3e 1612679447 - کتاب پس از تو

شخصیت های داستان

لوئیزا کلارک: دختری از یک خانواده در شهری کوچک که برای مدتی پرستار ویل ترینر بوده است و عاشق او می شود. او با غم فقدان ویل دست و پنجه نرم می کند.

ویل ترینر: جوانی پرشور که در یک تصادف معلول می شود. او پس از مدتی تصمیم می گیرد که در یک موسسه که به افرادی که قصد خودکشی دارند کمک می کند، جان خود را بگیرند.

سام: دایی جیک، پزشکیاری که به لوئیزا کلارک علاقه مند می شود. او خواهرش را از دست داده است.

آقای ترینر: پدر ویل که در زمان حیات ویل با زن های دیگر ارتباط داشت. پس از مرگ ویل از همسرش جدا می شود و با دوست دخترش ازدواج می کند.

خانم ترینر: خانمی منضبط و سختگیر که پس از مرگ ویل از همسرش طلاق می گیرد و بسیار شکسته می شود.

لی لی : دختر ویل که ویل از وجودش بی خبر بود. مادر لی لی باردار بودنش را از ویل مخفی کرده بود.

مشخصات کتاب

عنوان انگلیسی کتاب : after you
نویسنده: جوجو مویز
ترجمه: مریم مفتاحی
انتشارات: آموت
تعداد صفحات: ۵۴۴
قیمت چاپ یازدهم: ۳۶۵۰۰ تومان

دیدگاه خود را درباره‌ی خلاصه کتاب پس از تو با ما و دیگر کاربران به‌اشتراک بگذارید. به‌طور خلاصه خلاصه داستان پس از تو را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خوانندگان محترم می توانید مقالات نوشته شده خود و یا عکس هایی که با کتاب در منظره های مختلف گرفتید را ارسال کنید تا با نام خودتان در مجله اینترنتی کتاب خوب منتشر شود

منبع عکس : دیجیکالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *