همه ما در زندگی اهدافی داریم و می دانیم برای رسیدن به این اهداف، باید مجموعه کار هایی را انجام دهیم. اما برخی از ما که مبتلا به کمال گرایی هستیم، برای شروع این کارها ، یک سری پیش شرط تعیین می کنیم و تا زمانی که این شرایط محقق نشود ، دست به اقدامی نمی زنیم. از آنجا که معمولا این پیش شرط ها، سطح بالا بوده و هیچ گاه محقق نمی شوند، ما نیز هیچ وقت کار ها را شروع نمی کنیم و به تبع آن ، به اهداف خود نیز نمی رسیم. همین امر سبب می شود همواره احساس شکست کنیم و از زندگی لذت نبریم.
شاید پیش دوستان خود، با افتخار بگویید که یک کمالگرا هستید ولی کمالگرایی در دنیایی که پر از ناکاملی هست ، تنها شما را از قدمی به جلو برداشتن، باز می دارد و چنان اسیر خود می کند که از ترس اینکه نتوانید کارها را در حد کمال انجام دهید، حتی قدمی هم در آن مسیر بر نمی دارید.
مثلا همه ما در اطراف خود کسانی را دیده ایم که قصد دارند به تناسب اندام برسند ، ولی چون برای خود پیش شرط هایی مثل خوردن روزانه ۲۰۰ گرم گوشت قرمز یا هفته ای ۵ بار به باشگاه بدنسازی رفتن و … تعیین کرده اند و این شرایط هیچ گاه به صورت دائمی محقق نمی شود، هیچ گاه به تناسب اندام نرسیده اند.
یا مثلا سرآشپزی را در نظر بگیرید که قصد راه اندازی رستوران را دارد.این سرآشپز اگر مبتلا به کمالگرایی باشد با خود می گوید تا یک مغازه بزرگ در قسمت مرفه نشین اجاره نکند، اقدام به تاسیس مغازه نخواهد کرد.ولی چون هیچ گاه پول اجاره چنین مغازه ای را ندارد، در نتیجه رستورانی تاسیس نخواهد کرد. ولی اگر کمالگرا نباشد. با خود می گوید برای شروع یک مغازه کوچک نیز کفایت می کند و بعد از کسب درآمد و رونق رستوران، مغازه خود را بزرگتر خواهد کرد.